تیپ شخصیتی چیست و چرا باید آن را بشناسیم؟
تیپ شخصیتی چیزی فراتر از یک برچسب ساده است، شناخت تیپ شخصیتی خودتون میتونه به شما کمک کنه تا بفهمید چطور به دنیای اطراف واکنش نشون میدید، چطور تصمیم میگیرید و حتی چطور با دیگران ارتباط برقرار میکنید این شناخت میتونه به شما کمک کنه تا نقاط قوت و ضعف خودتون رو بشناسید و توی زندگیتون تصمیمهای بهتری بگیرید در این مقاله میخواهیم به شما نشون بدیم چطور میتونید تیپ شخصیتی خودتون رو پیدا کنید و ازش بهره ببرید.
روشهای دقیق برای شناسایی تیپ شخصیتی خود
- خودت رو تو موقعیتهای مختلف بسنج
یک بار امتحان کن تو موقعیتهای مختلف رفتار خودت رو بررسی کنی مثلا تو یک جمع بزرگ، چطور احساس میکنی؟ آرامش داری یا استرس میگیری؟ این بهت کمک میکنه بفهمی که اجتماعی هستی یا نه - به واکنشهای خودت توجه کن
وقتی توی یه شرایط خاص قرار میگیری، مثلا یه مشکلی پیش میاد، چطور واکنش نشون میدی؟ عصبی میشی یا بیشتر منطقی برخورد میکنی؟ این میتونه نشون بده که آیا تیپ شخصیتی تو بیشتر احساسی هست یا منطقی - به نقاط قوت و ضعف خودت نگاه کن
فکر کن که در چه چیزهایی موفقی و در چه چیزهایی مشکل داری مثلا اگر خیلی خلاقی، میتونی بگی که تیپ شخصیتی تو میتونه بیشتر خلاق و اکتشافی باشه - نظر دیگران رو در مورد خودت بپرس
شاید خیلی از ما این کارو نکنیم، ولی پرسیدن از دوستان و خانواده میتونه یک دیدگاه جدید بهت بده اونا میتونن بگن که تو بیشتر در مواقع استرس چطور رفتار میکنی - تستهای شخصیت آنلاین رو امتحان کن
امتحان کردن چند تا تست شخصیت آنلاین میتونه مفید باشه مثلا تست MBTI میتونه بهم بگه که من شخصیت درونگرا دارم یا برونگرا - با خودت صحبت کن
یه موقعهایی باید تنها بشی و با خودت صحبت کنی چه چیزهایی برات مهمه؟ چطور میخوای زندگی کنی؟ این نوع گفتگوها کمک میکنه به خودشناسی بیشتر - رفتارهای گذشتهات رو بررسی کن
یادته قبلاً توی شرایط مشابه چه رفتاری نشون دادی؟ میتونی از اون رفتارها کمک بگیری تا بفهمی تیپ شخصیتیات چطور تغییر کرده یا ثابت مونده - مطالعه کتابهای روانشناسی
کتابها میتونن دید خوبی بهت بدن مثلا مطالعه در مورد تیپهای مختلف شخصیتی میتونه بهت کمک کنه بفهمی کدوم تیپ شخصیتی بیشتر به تو میخوره - در محیطهای مختلف آزمایش کن
یک بار توی محیطهای جدید و متفاوت برو مثلاً توی یک سفر با دوستانت باش یا یک کار گروهی رو شروع کن واکنشها و احساساتت در این محیطها میتونه خیلی کمک کنه به شناخت تیپ شخصیتیات - صادق باش با خودت
در نهایت، خیلی مهمه که با خودت صادق باشی اگر ببینی که بعضی رفتارها و واکنشها از خودت بعید هست، باید بپذیری که شاید اون بخش از شخصیتت رو هنوز نشناختی
توضیحاتی از تیپ شخصیتی و چهار بعد آن
بحث تیپ شخصیتی رو مدیون یه روانشناس سوئیسی به اسم کارل یونگ هستیم، البته دو تا زن آمریکایی به اسم کاترین بریگز و دخترش ایزابل بریگز میرز هم کلی زحمت کشیدن تا این موضوع کامل بشه
یونگ که از طرفدارای فروید بود، به این نتیجه رسید که رفتارایی که به نظر ما غیرقابل پیشبینی میاد، اگه بتونیم ذهنیت، برداشتها و طرز فکر آدما رو بشناسیم، میتونیم اون رفتارها رو درک کنیم
تقریباً همزمان با یونگ، کاترین بریگز هم سالها بود که روی تفاوتها و شباهتهای شخصیتی آدما فکر میکرد. بالاخره تو سال 1921 یونگ نظریه خودش درباره تیپهای شخصیتی رو توی کتابی به اسم «تیپهای روانی» منتشر کرد کاترین وقتی ترجمه این کتاب رو تو سال 1923 خوند، فهمید که یونگ دقیقاً همون چیزی رو کشف کرده که خودش دنبالش بوده
از اونجا بود که کاترین تصمیم گرفت نظریه یونگ رو دنبال کنه و دربارهاش تحقیق کنه. خوششانس بود که دخترش ایزابل هم به این موضوع علاقه نشون داد و کنار مامانش شروع کرد به کار کردن
نظریه تیپ شخصیتی که الان بهش استناد میکنیم، تا حد زیادی مدیون کارای کاترین و ایزابل بریگز میرز هست اونا اول از نظریه یونگ شروع کردن، بعد کمکم روش کار کردن و بسطش دادن تا به یه مدل علمی تبدیل بشه که بتونیم ازش استفاده کنیم
یونگ اولش گفته بود سه ترجیح شخصیتی و هشت تیپ شخصیتی وجود داره، ولی کاترین و ایزابل بعد از کلی تحقیق به این نتیجه رسیدن که در واقع چهار ترجیح شخصیتی وجود داره و شانزده تیپ شخصیتی مختلف رو شامل میشه
همین شانزده تیپ شخصیتی موضوع اصلی این کتابه و قراره دربارهشون کلی حرف بزنیم بخش زیادی از مطالبی که اینجا میخونین، از نوشتههای ایزابل بریگز میرز و نویسندههای دیگه اقتباس شده بعضی از این مطالب هم با اجازه ناشرهای اصلی آورده شدن
کاترین و ایزابل یک تست معروف طراحی کردن به اسم MBTI (Myers-Briggs Type Indicator) که خیلی مفصل و دقیق تیپهای شخصیتی رو اندازهگیری میکنه از همون اولی که این تست ابداع شد، دادههای آماری و اطلاعاتش به طور دقیق بررسی شدن
ایزابل همیشه تاکید میکرد که همه آدمها توی یکی از این شانزده تیپ شخصیتی قرار میگیرن بررسیهای ما هم نشون داده که این نظریه بارها و بارها تایید شده
این حرف به این معنی نیست که آدما منحصر به فرد نیستن هر کسی یک ویژگی خاص خودش رو داره حتی اگه صد نفر با یک تیپ شخصیتی واحد توی یه اتاق باشن، باز هم با هم فرق دارن چون هر کسی پدر و مادر، ژن، تجربهها، علایق و چیزای خاص خودش رو داره
ولی در عین حال، آدما کلی وجه مشترک هم دارن اگه تیپ شخصیتی خودت رو بشناسی، میتونی این شباهتها رو هم بشناسی. وقتی با این تیپها آشنا بشی، میبینی که هیچ تیپی بهتر یا بدتر از بقیه نیست سالمتر یا مریضتر، باهوشتر یا کند ذهنتر هم نیست تیپ شخصیتی هیچ ربطی به هوش نداره و نمیشه از روی اون موفقیت آدمها رو پیشبینی کرد
اما شناختن تیپ شخصیتی به ما کمک میکنه بفهمیم چه چیزایی به آدما انگیزه میده این شناخت خیلی به درد میخوره، مخصوصاً وقتی بخوایم برای یه نفر شغل مناسبش رو انتخاب کنیم

چگونه تیپ شخصیتی شما مشخص میشود
همون طور که قبلاً گفتیم، یکی از راههای شناختن تیپ شخصیتی، انجام تست معروف شخصیت میرز-بریگز (MBTI) هست این آزمون بعد از تکمیل شدن، باید توسط یه کارشناس متخصص تفسیر بشه اما ما تو این کتاب یه راه سادهتر داریم که کلی به مراجعای ما کمک کرده تا خودشون تیپ شخصیتیشون رو پیدا کنن
اولین قدم اینه که بخش بعدی کتاب رو بخونین تو اون بخش، ما چهار بعد تیپ شخصیتی رو کامل توضیح دادیم وقتی دارین این توضیحات رو میخونین، با خودتون فکر کنین که کدوم ویژگیها بیشتر به شما شباهت دارن
ممکنه همه توضیحات دقیقاً با شما جور درنیاد، اما تمرکزتون باید روی کلیت ترجیحات باشه، نه مثالهای جزئی به جای اینکه فقط به یک مثال بچسبین، سعی کنین ببینین کدوم رفتارها به طور کلی بیشتر به شما نزدیکن
آخر هر بخش، یه پیوستار یا مقیاس داریم که کمک میکنه بفهمین ترجیحتون چقد قوی یا ضعیفه هر چی علامتی که میذارین به مرکز مقیاس نزدیکتر باشه، ترجیحتون کمتر مشخصه ولی اگه علامتتون از مرکز دورتر باشه، یعنی ترجیحتون قویتر و مشخصتره
حتی اگه مطمئن نیستین کدوم ترجیح بهتون نزدیکتره، یه تصمیم بگیرین و مشخص کنین که بیشتر به کدوم سمت تمایل دارین مهم نیست که ترجیحتون چقدر قوی باشه، مهم اینه که بدونین به کدوم سمت نزدیکترید وقتی همه این کارا رو انجام دادین، یک کد چهار حرفی به دست میارین که نشوندهنده تیپ شخصیتیتونه
قدم بعدی اینه که بعد از خوندن توضیحات و تخمین زدن ترجیحاتتون، درباره تیپ شخصیتیتون بیشتر یاد بگیرین.
چهار بعد شخصیتی
نظام تیپهای شخصیتی بر اساس چهار جنبه اصلی از شخصیت انسان طراحی شده:
- ما چطور با دنیا تعامل میکنیم و انرژی خودمون رو کجا هدایت میکنیم
- معمولاً به چه اطلاعاتی بیشتر توجه میکنیم
- چطور تصمیم میگیریم
- آیا دوست داریم تو شرایط سازمانیافته کار کنیم یا استقلال بیشتری رو ترجیح میدیم
روی هر کدوم از این مقیاسها، شخصیت آدما توی یک سمت قرار میگیره به این دو سمت، ترجیحات میگن اگه شما برونگرا باشین، میگن ترجیحتون برونگراییه اگه درونگرا باشین، ترجیحتون درونگراییه
درونگرا و برونگرا
- درونگرا: این افراد معمولاً ترجیح میدن تنها باشن یا توی جمعهای کوچیکتر وقت بگذرونن مثلاً وقتی زیاد توی جمعهای شلوغ باشن، احساس خستگی میکنن و از تنها بودن بیشتر انرژی میگیرن
- برونگرا: برعکس، این افراد از بودن توی جمعهای شلوغ و ارتباط با آدمهای جدید انرژی میگیرن همیشه دنبال تعامل و ارتباط بیشتر هستن و از بودن توی محیطهای شاد و پرجنبوجوش لذت میبرن
حسی و شمی
- حسی: این افراد بیشتر به چیزهای ملموس و جزئیات توجه میکنن. به این معنی که اونها بیشتر با واقعیتهای ملموس روبهرو هستن و به احساسات و تجربههای مستقیم اهمیت میدن
- شمی: این افراد ترجیح میدن به چیزهایی که شاید هنوز توی ذهنشون هست فکر کنن. بیشتر به احتمالها و آینده توجه دارن و دنبال الگوها و ارتباطات بزرگتر میگردن. یعنی بیشتر توی خیالشون هستن تا توی واقعیت
فکری و احساسی
- فکری: این افراد بیشتر تصمیماتشون رو با منطق و فکر میگیرن. به جای اینکه به احساسات توجه کنن، ترجیح میدن بر اساس دلیل و عقل تصمیم بگیرن. این افراد دنبال انصاف و حقیقت هستند
- احساسی: این افراد بیشتر با دلشون تصمیم میگیرن وقتی کاری میکنن، احساسات و عواطف خودشون و دیگران رو بیشتر در نظر میگیرن این افراد به روابط انسانی و احساسات اهمیت بیشتری میدن
داوریکننده و ملاحظهکننده
- داوریکننده: این افراد دوست دارن همهچیز نظم و برنامه داشته باشه. از قبل برای هر کاری وقت میذارن و دوست دارن همه چیز رو طبق برنامه پیش ببرن این افراد معمولاً به کارها و تصمیماتشون از قبل فکر میکنن
- ملاحظهکننده: این افراد بیشتر به جای برنامهریزی دقیق، دنبال فرصتها و موقعیتهای جدید هستن دوست دارن هر چیزی رو در لحظه تجربه کنن و کمتر به برنامهریزی قبلی اهمیت میدن
تو زندگی روزمره همه از هر دو سمت این مقیاس استفاده میکنن، ولی معمولاً یک سمت براشون راحتتره آدمایی که ترجیحات قوی دارن و توی یکی از دو سر مقیاس قرار میگیرن، تفاوتهای زیادی با هم دارن
ممکنه اولش این اصطلاحات کمی گیجکننده به نظر برسن، ولی جلوتر که توضیحات کاملتری میدیم، همهچی براتون روشن میشه
چون هر مقیاس دو ترجیح متفاوت داره، در مجموع هشت ترجیح شخصیتی داریم که هر کدوم با یک حرف مشخص میشن ترکیب این حروف، همون شانزده تیپ شخصیتی رو میسازه
اگه براتون سواله که چرا دقیقاً شانزده تا تیپ داریم، دلیلش یک عمل ساده ریاضیه اگه همه ترکیبهای ممکن این هشت حرف رو حساب کنیم، دقیقاً شانزده تا تیپ مختلف به دست میاد
جدول تیپهای شخصیتی و 4 بعد اصلی آن
بعدها | توضیحات |
---|---|
درون گرایی | افراد درونگرا تمایل دارند وقت خود را بیشتر به تنهایی سپری کنند و انرژی خود را از محیطهای آرام میگیرند |
برون گرایی | افراد برونگرا بیشتر تمایل دارند در جمعها حضور داشته باشند و انرژی خود را از تعاملات اجتماعی دریافت میکنند |
تفکر منطقی | افرادی که به این بعد وابستهاند بیشتر به تحلیل دادهها و اطلاعات پرداخته و تصمیمگیریهایشان مبتنی بر منطق است |
احساسات | افراد با این بعد شخصیت بیشتر بر اساس احساسات و عواطف خود تصمیمگیری میکنند و اهمیت زیادی به روابط انسانی میدهند |
جمع بندی
من با توجه به این چهار بعد شخصیتی فهمیدم که هر کسی ممکنه به یک شکلی به دنیای اطرافش واکنش نشون بده مثلا بعضیها از جمعهای شلوغ خوششون میاد و از انرژی گرفتن از مردم لذت میبرن، مثل برونگراها، ولی بعضیها ترجیح میدن تنها باشن و به فکر خودشون برن، مثل درونگراها
همینطور بعضیها بیشتر به جزئیات و واقعیتهای ملموس توجه میکنن، مثل حسیها، در حالی که بقیه بیشتر به احتمالات و آینده فکر میکنن، مثل شمیها در نهایت هم بعضیها دوست دارن همه چیز طبق برنامه پیش بره و به سرنوشت فکر میکنن، مثل داوریکنندهها، در حالی که بعضیها بیشتر لحظه به لحظه تصمیم میگیرن و به شرایط واکنش نشون میدن، مثل ملاحظهکنندهها همه اینها بهم کمک کرد تا خودم رو بهتر بشناسم و بفهمم چطور به دنیا و روابط اطرافم واکنش نشون میدم.
این مطلب در واحد تولید محتوای سایت آکادمی جاوید با نظارت دکتر ابوذرجاویدمهرنیا به رشته تحریر در آمده و شامل قانون کپی رایت میباشد استفاده از این مطلب چه به صورت رونوشت یا استفاده جزئی و یا موردی فقط با ذکر منبع مجاز میباشد،
با آرزوی موفقیت برای شما در این راه جذاب.